به التماس نجیبم بخند،حرفی نیست
شکسته پای شکیبم بخند،حرفی نیست
در امتداد جنونم بیا ورو در رو
به خنده های عجیبم بخند،حرفی نیست
از اخرین نفس کوچه هم پرم دادند
به این غروب غریبم بخند،حرفی نیست
طلسم اشک مرا با فریب دزدیدند
تو هم برای فریبم بخند،حرفی نیست
من از عبور نگاهی شکستم،اری
شکستن است نصیبم بخند،حرفی نیست
به حال من پری دلگرفته هم خندید
تو هم بخند عزیزم،بخند حرفی نیست